الگوی کندل اینگالف

اغلب کسانی که در بازارهای مالی فعالیت می‌کنند، معمولا از چارت قیمتی برای تحلیل تکنیکال و مشخص کردن نقاط ورود و خروج خود استفاده می‌کنند. یکی از الگوهای بسیار رایج کندل استیک، اینگالف یا اینگلف می‌باشد. توجه داشته باشید که الگوهای کندلی معمولا روی خطوط حمایت و مقاومت مورد بررسی قرار می‌گیرند. به همین دلیل مهم است که محل تشکیل این الگو را بررسی کنید. در این بخش ماهیت الگو اینگلف، نحوه ورود و خروج به پوزیشن و همچنین نقاط ضعف و قوت این استراتژی را بررسی خواهیم کرد.

کندل استیک چیست و چرا مهم است؟

الگوهای کندلی یا نمودار کندل استیک «Candlestick» در ظاهر نوسانات قیمتی را نشان می‌دهد، اما در حقیقت نحوه تصمیم گیری خریداران و فروشندگان یک دارایی را مشخص می‌کند. الگوهای کندل استیک تایم فریم‌های مختلف می‌تواند با یک دیگر در تضاد باشند، به عنوان مثال زمانی که الگوی اینگالفینگ نزولی روی قیمت بیت کوین در تایم فریم ماهانه تشکیل می‌شود، از طرف مقابل نمودارهای روزانه و ساعتی آن رشد بازار را نشان دهد.

هر کندل در چارت کندل استیک، از 4 بخش تشکیل شده است. قیمت باز شدن کندل، بالاترین قیمت کندل (شدو بالایی)، قیمت بسته شدن کندل، پایین‌ترین قیمت کندل (شدو پایینی). بدنه هر کندل و ترکیب آن با دیگر کندل‌ها، الگوهای کندل استیک را تشکیل می‌دهند که هر یک از آن ها معنا و مفاهیم خاص خود را دارد. در این بخش به زبانی ساده انواع الگوهای کندلی استیک مربوط به Engulfing را بررسی می‌کنیم.

الگوی کندل اینگلف چیست؟

واژه‌ی “Engulf” در زبان انگلیسی به معنای بلعیدن یا در خود گرفتن است و این دقیق‌ترین توصیف برای یکی از قدرتمندترین الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال است. الگوی اینگلف (Engulfing)، یک الگوی دو کندلی است که در آن، کندل دوم (کندل جدید) با بدنه‌ای بزرگتر، تمامِ بدنه‌ی کندل قبل از خود را می‌پوشاند؛ توجه کنید که این الگو مشخصاتی دارد و محل تشکیل آن بسیار مهم است. نمی‌توان گفت هر زمان که یک کندل با رنگ مختلف در ابعاد بزرگ تشکیل شد که کندل قبل خود را در برگرفت به معنای اینگالفینگ است در نتیجه روند قرار است تغییر کند.

این الگو نشان ‌دهنده‌ی یک تغییر ناگهانی و شدید در توازن قدرت بین خریداران و فروشندگان است و پیامی واضح دارد: قدرت از خریداران به فروشندگان منتقل شده است یا برعکس آن قدرت از فروشندگان به خریداران منتقل شده است. امروزه اندیکاتور اینگالف نیز وجود دارد که در تایم فریم‌های مختلف یک دارایی وضعیت اینگلفینگ را بررسی می‌کند و به شما اطلاع رسانی می‌نمایند. توجه کنید که استراتژی اینگالف به ظاهر ساده است اما پیدا کردن مدل‌های آن نیز به تمرین و تکرار دارد.

انواع اینگلف: صعودی و نزولی

الگوی اینگلف بسته به اینکه در کجای نمودار و با چه رنگی ظاهر شود، به دو نوع اینگلف صعودی و اینگالف نزولی تقسیم می‌شود. در بخش کندل استیک معمولا قدرت کندل‌ها بر اساس بدنه و همچنین رنج شدوها آن ها به صورت تخصصی مورد بررسی قرار می‌گیرد. با توجه به این که این مطلب آموزشی عمومی تحلیل تکنیکال بوده و برای مخاطبین ایکس پی تهیه شده به مباحث تخصصی مانند اینگلف با کندل مارابوزو و کندل اسپایک اشاره نخواهیم کرد.

1. اینگالف صعودی

 به چارت قیمتی EUR/USD در تایم فریم 4H نگاه کنید. در یک منطقه حمایتی رنج قیمتی تشکیل شده است. در این بخش یک روند نزولی تشکیل شده و زمانی که قیمت به حمایت می‌رسد، یک کندل اینگلف تشکیل می‌شود. در این تصویر کندل‌های آبی رنگ صعودی هستند و کندل‌های کرمی رنگ نزولی هستند. زمانی که کندل با بدنه بزرگ به رنگ آبی، بدنه کندل با رنگ کرمی که به عنوان آخرین کندل روند نزولی در برمی‌گیرد، یک اینگالفینگ صعودی داریم. اگر به چارت قیمتی نگاه کنید، قیمت پس از الگوی اینگالف صعودی حدود 800 پیپ رشد کرده است.

2. اینگالف نزولی

همان چارت EUR/USD در تایم فریم 4H یک الگوی اینگالف نزولی دارد. به چارت قیمتی توجه کنید زیر یک منطقه مقاومتی در آخرین بخش یک الگوی اینگلف معتبر تشکیل شده است. یک کندل اینگلف زیر منطقه مقاومتی تشکیل شده است. کندل نزولی آخرین کندل صعودی که با گپ مثبت همراه بوده است در برگرفته و سپس کندل اینگلف تشکیل شده است. پس از تشکیل کندل اینگلف یک روند نزولی قوی تشکیل شده و بیش از 300 پیپ افت قیمتی وجود داشته است.

• الگوی کندل اینگلف نزولی در بیت کوین

تشکیل سه الگوی اینگلف نزولی در سقف بیت کوین 126 هزار دلاری؛ توجه داشته باشید که الگوهای اینگلف نزولی و صعودی نیز به چندین دسته بندی مختلف تشکیل میشوند که در آپدیت‌های بعدی همین مقاله به صورت جامع بررسی خواهیم کرد.

شرایط تشکیل یک اینگالف معتبر

تا زمانی که این 4 شرط در تایید کندل اینگلف را مورد بررسی قرار ندادید، اقدام به معامله نکنید!

1. تطابق موقعیت کندل‌ها با روند اصلی بازار

برای شکل ‌گیری یک الگوی اینگالف معتبر، پیش از هر چیز باید موقعیت کندل‌ها با روند کلی بازار مطابقت داشته باشد. در واقع، اگر بازار در یک روند نزولی قرار دارد، مشاهده الگوی اینگالف صعودی در محدوده حمایتی می‌تواند نشانه‌ای از تغییر جهت روند باشد. برعکس، در روندهای صعودی، اینگالف نزولی در محدوده مقاومت اهمیت ویژه‌ای دارد. معامله‌گران باسابقه معمولاً به دنبال الگوهایی می‌گردند که پس از یک ضعف مشخص در حرکت بازار (منطقه رنج که کندل ها در یک محدوده کوچک نوسان می‌کنند و شدو آن ها کوچک است) تشکیل شده‌اند؛ زیرا احتمال فریب و سیگنال کاذب کاهش می‌یابد.

2. حجم معاملات به ‌عنوان نشانه تأیید قدرت الگو

در بازارهای متمرکز مانند کریپتوکارنسی امکان دسترسی به حجم سفارشات وجود دارد، در نتیجه یکی از مهم‌ترین شرایط صحت الگوی اینگالف، بررسی حجم معاملات در زمان تشکیل آن است. افزایش محسوس حجم در کندل دوم اینگالف، نشانه ورود واقعی پول هوشمند به بازار است و احتمال بازگشت روند را به شکل قابل توجهی بیشتر می‌کند. در مقابل، اگر حجم معاملات پایین باشد یا تغییر چشمگیری نداشته باشد، احتمال دارد الگو صرفاً یک حرکت هیجانی یا فیک باشد. تطابق حجم بالا با کندلی که کل محدوده کندل قبل را پوشانده است، به معنی تغییر بنیادین در عرضه و تقاضا است و اعتبار الگو را تأیید می‌کند.

3. اندازه و نسبت بدنه کندل‌ها

یکی از نکات ظریف در اعتبار سنجی یک الگوی کندل استیک اینگالف معتبر، بررسی نسبت اندازه بدنه کندل دوم به کندل اول است. هرچه بدنه کندل دوم بزرگ‌تر باشد و بتواند کل طول بدنه کندل قبلی را در برگیرد، قدرت تغییر جهت روند بیشتر تلقی می‌شود. سایه‌های بلند یا شدو کندل‌ها ممکن است از نوسانات لحظه‌ای ناشی شود، اما بدنه‌ی پررنگ نشانه تصمیم قطعی معامله‌گران است.

4. جایگاه تشکیل الگو نسبت به نواحی کلیدی قیمتی

محل تشکیل الگوی اینگالف در نمودار، نقشی حیاتی در میزان اعتبار آن دارد. این الگو زمانی ارزش تحلیلی دارد که دقیقاً در محدوده‌های حساس مانند سطوح حمایت یا مقاومت، خطوط روند یا نواحی فیبوناچی ایجاد شود. برای اطلاعات بیشتر به مقاله سطوح حمایت و مقاومت چیست را مطالعه بفرمایید. تشکیل الگو در نقاط عادی نمودار، منجر به استاپ خوردن تریدر و همچنین زیان مالی خواهد شد. در حالی که اگر کندل اینگالف در منطقه‌ای شکل گیرد که قبلاً واکنش‌های قیمت قابل توجهی در آن مشاهده شده مانند سطوح حمایت و مقاومت استاتیک احتمال آغاز روند معکوس پایدار بسیار بالاست.

روانشناسی پشت الگوی اینگالف

تشکیل یک کندل اینگالف صعودی در خلاف جهت روند و بر روی نواحی حمایتی، نمونه‌ای از روانشناسی بازار و به معنی تغییر دیدگاه «ذهن جمعی بازار» است. این پدیده زمانی رخ می‌دهد که یک دارایی کمتر از ارزش ذاتی خود قیمت ‌گذاری شده و معامله‌گران فاندامنتال برای خرید هجوم می‌آورند. همزمان، تکنیکالیست‌ها نیز با استفاده از استراتژی اینگالف و با طمع کسب سود حداکثری، در این سطوح کلیدی وارد معامله می‌شوند.

از منظر روانشناسی بازار، اعتبار این الگو تنها به پوشش بدنه کندل قبل محدود نیست؛ بلکه نشان‌ دهنده لحظه‌ای است که ترس فروشندگان از دست دادن سود، با فشار خرید ادغام می‌شود. این خروج اضطراری فروشندگان و ورود قدرتمند خریداران، منجر به افزایش چشمگیر حجم معاملات می‌گردد که نشانه اصلی تغییر روند است. بنابراین، روانشناسی پشت الگوی اینگالف بازتابی از تقابل عرضه و تقاضاست؛ جایی که الگوهای مکمل مانند کندل پین بار و اینگالف نیز تشکیل می‌شود و نشان از تغییر فاز احساسات بازار دارد.

الگوی اینگالف در تایم ‌فریم‌های مختلف

به زبان ساده اینگالف تایم بالاتری همیشه به اینگالف تایم پایین‌تر اولویت دارد. زمانی که در تایم فریم روزانه یک اینگلف نزولی ضعیف مشاهده کردید، حتی با وجود اینگالف صعودی قوی در تایم فریم 1 ساعته شما باید به تایم فریم بالاتر توجه کنید. افرادی که به صورت Multi Time Frame فعالیت می‌کنند، معمولا در شناسایی الگوهای کندل استیک اینگالف عملکرد بهتری دارند. حتی ترکیب کندل پین بار و اینگالف نیز با توجه به تایم فریم قابل انجام است. معمولا در تایم‌های بالاتر تریدر می‌تواند الگوهای کندل استیک را با دقت بیشتری تشخیص دهد.

چگونه با الگوی اینگالف معامله کنیم؟ (ورود، حد ضرر، تارگت) 

مدیریت ریسک و حجم معامله در الگوی اینگالف

بر اساس اصول مدیریت سرمایه در هر ترید نباید بیش از 1 تا 2 درصد سرمایه مورد ریسک قرار گیرد. اگر تکنیکالیست هستید و از الگوی اینگلف استفاده می‌کنید، باید بک تست استراتژی خود را بررسی نمایید و در نهایت اقدام به معامله نمایید. اغلب تریدرهای آماتور پس از یادگیری استراتژی ترید اینگالف صعودی و نزولی بدون مدیریت سرمایه اقدام به ترید می‌کنند. دقت کنید که در تحلیل تکنیکال و حتی تحلیل فاندامنتال قطعیت وجود ندارد. اگر سیستم معاملاتی شما حرفه‌ای است، برای بهینه‌سازی آن می‌توانید از ژورنال معاملاتی استفاده کنید. بسیاری از تریدرها برای شارژ حساب معاملاتی خود، از ابزارهای پرداخت بین‌المللی استفاده می‌کنند. یکی ازبهترین روش‌ها برای کاربران ایرانی، خرید یو ووچر جهت واریز امن و سریع به بروکرها و صرافی‌های خارجی است. این روش امنیت و حریم خصوصی بسیار بالایی دارد.

استفاده از الگوی اینگالف در کنار حمایت و مقاومت

معمولاً سطوح حمایت و مقاومت در سبک‌های مختلف تکنیکال و حتی فاندامنتال به روش‌های متفاوتی تعریف می‌شود. مثلاً فاندامنتالیست‌ها هزینه ماینینگ یک بیت‌کوین را محاسبه می‌کنند و سپس یک حاشیه سود برای آن در نظر می‌گیرند و در نهایت قیمت تعادلی را اعلام می‌کنند. اما فارغ از اینکه این سطوح چگونه شناسایی شده‌اند. چه با خطوط روند کلاسیک، چه نواحی عرضه و تقاضا، یا سطوح فیبوناچی، الگوی اینگالف نقش «تریگر ترید» را بازی می‌کند.

زمانی که قیمت به یک سطح حمایتی مهم می‌رسد، معامله‌گران محتاط بلافاصله وارد نمی‌شوند؛ آن‌ها منتظر یک نشانه واضح از تغییر قدرت خریدار و فروشنده می‌مانند. شکل‌گیری یک اینگالف صعودی دقیقاً روی این سطح، پیامی روشن دارد. سفارشات خرید نهادی فعال شده‌اند و بازار رسماً این سطح را به عنوان کف قیمتی پذیرفته است. این ترکیب طلایی (سطح کلیدی + تریگر اینگالف) نرخ موفقیت معاملات را به طرز چشمگیری افزایش می‌دهد. توجه کنید که مدیریت سرمایه و داشتن ریسک منطقی در برآیند مثبت بالانس حساب شما تاثیر بسزایی دارد.

ترکیب الگوی اینگالف با اندیکاتورها و حجم معاملات

استفاده از الگوی اینگالف به تنهایی می‌تواند سودمند باشد، اما ترکیب آن با داده‌های حجم و اندیکاتورهای پیشرفته، دقت معاملات را به بالاترین سطح ممکن ارتقا می‌دهد. یکی از قدرتمندترین ابزارها برای اعتبار سنجی این الگو، حجم معاملات (Volume) کلاسیک است. یک اینگالف معتبر، لزوماً باید با افزایش حجم در کندل اینگلف کننده همراه باشد؛ این یعنی حرکت قیمت صرفاً یک نوسان هیجانی نیست و معامله گران بزرگ پشت این کندل وارد شدند. اگر کندل دوم بدنه‌ای بزرگ دارد اما حجم آن پایین است، احتمالاً با یک تله گاوی یا خرسی روبرو هستیم و بازار قدرت ادامه روند را ندارد.

در سطحی حرفه‌ای‌تر، استفاده از ابزار  Volume Profile می‌تواند بازی را تغییر دهد. برخلاف حجم کلاسیک که بر اساس زمان است، والیوم پروفایل حجم را بر اساس قیمت نشان می‌دهد. زمانی که یک الگوی اینگالف دقیقاً روی ناحیه حمایت و مقاومت تشکیل می‌شود، اعتبار آن چندین برابر می‌گردد. حال با کمک ابزار والیوم پروفایل منطقه‌ای است که بیشترین حجم معاملات در آن انجام شده و به عنوان یک آهنربای قیمتی یا سد محکم عمل می‌کند. تشکیل اینگالف در این نواحی، یعنی بازار پس از توافق سنگین روی قیمت، تصمیم قطعی به چرخش گرفته است.

مثال‌های واقعی الگوی اینگالف (بورس، فارکس، کریپتو)

در تصویر زیر شاخص کل بورس را مشاهده می‌کنید که در اردیبهشت 1402 یک الگوی اینگلف قوی نشان داد. همانطور که در این تصویر مشاهده می‌کنید کندل نزولی چند کندل صعودی قبل را اینگلف کرده و پس از ان یک روند نزولی رنج برای مدت زمان یک سال در شاخص کل بورس رخ داده بود. اغلب فعالیت بازار در این مدت به کمک بازار آپشن معاملات فروش داشتند و از خرید سهام دور بودند.

در چارت قیمتی زیر نماد XAG/USD یا نقره در اکتبر سال 2024 مشاهده می‌کنید. پس از یک رشد قیمتی 32 درصدی یک کندل نزولی اینگلف رخ داد که بخش قابل توجهی از خریداران از بازار را خارج کرد. پس از آن یک ریزش 17 درصدی سنگین روی این فلز ارزشمند رخ داد و تا پایان سال 2024 نیز سقف قیمتی جدید نداشت. بسیاری از تحلیلگران قبل از کندل اینگلف نقره منتظر نقره 40 دلاری بودند که به چنین خواسته ای نرسیدند.

چارت قیمتی زیر متعلق به بیت کوین در سپتامبر 2023 است، در این چارت شاهد تشکیل یک الگوی اینگلف در تایم فریم روزانه هستیم. روی یک منطقه حمایتی معتبر به لحاظ فاندامنتال و تکنیکال یک الگوی کندل اینگلف صعودی و با افزایش حجم معاملات و پمپاژ اخبار مثبت تشکیل شد. در نتیجه بیت کوین یک رشد قیمت قابل توجه 89 درصدی به دنبال داشته که عددی خارق العاده بوده و تریدرها می‌توانستند با مفاهیمی بسیار ساده سودی عالی کسب کنند. توجه کنید که چارت قیمتی بیت کوین ده ها الگوی اینگالف صعودی و نزولی دارد، اما نکته مهم محل تشکیل و افزایش حجم معاملات آن است.

مقایسه الگوی اینگالف با الگوهای مشابه

الگوهای کندلی در ظاهر شباهت زیادی به یک دیگر دارند، اما با توجه به جزئیات متوجه خواهید شد که هیچ یک شبیه دیگری نیست. در این بخش سه مورد از رایج‌ترین الگوهای مشابه اینگالفینگ را بررسی می‌کنیم.

• الگوی نفوذی (Piercing Pattern)

الگوی نفوذی یک الگوی دو کندلی بازگشتی صعودی است که اغلب با اینگالف اشتباه گرفته می‌شود  و در انتهای روند نزولی ظاهر می‌شود. در این الگو، ابتدا یک کندل نزولی بزرگ تشکیل می‌شود و پس از آن کندل صعودی‌ای می‌آید که قیمت باز شدن آن پایین‌تر از کف کندل قبلی است. بدنه کندل صعودی باید حداقل بیش از نیمی از بدنه کندل نزولی قبلی را به سمت بالا پوشش دهد. هرچه نفوذ کندل دوم در بدنه کندل اول عمیق‌تر باشد، اعتبار الگو بیشتر است.

 برای استفاده عملی، معامله‌گر معمولاً پس از بسته شدن کندل دوم و ترجیحاً با تأیید یک کندل صعودی بعدی، به گرفتن موقعیت خرید فکر می‌کند. تعیین حد ضرر معمولاً کمی پایین‌تر از کف کندل دوم یا کف کندل اول انجام می‌شود. استفاده همزمان از نواحی حمایت، حجم معاملات و اندیکاتورهای تکمیلی می‌تواند احتمال موفقیت معاملات بر اساس الگوی نفوذی را افزایش دهد.

• الگوی ابر سیاه (Dark Cloud Cover)

زمانی که کندل نزولی در انتهای روند صعودی نتواند به صورت کامل آخرین کندل صعودی را اینگلف کند و تمام بدنه آن را در برگیرد، اصطلاحا الگوی ابر سیاه تشکیل شده است. کندل اول یک کندل صعودی نسبتاً بلند است که ادامه قدرت خریداران را نشان می‌دهد. کندل دوم در قیمتی بالاتر از سقف یا نزدیک سقف کندل قبلی باز می‌شود، اما در ادامه، به ‌صورت نزولی حرکت کرده و بیش از نیمی از بدنه کندل صعودی قبل را به سمت پایین طی می‌کند.

 بسته شدن قیمت کندل دوم باید داخل بدنه کندل اول و پایین‌تر از میانه آن باشد تا الگو معتبر در نظر گرفته شود. این الگو هشدار ضعف خریداران و ورود جدی فروشندگان است. کندل پس از کندل ابر سیاه باید قدرت بسیار زیادی داشته باشد و با گپ قیمتی باز شود و حجم معاملات آن نیز بیشتر گردد. قرار دادن حد ضرر کمی بالاتر از سقف دو کندل، رویکرد متداول مدیریت ریسک در این الگو است.

• الگوی انبر (Tweezer Top / Bottom)

اگر الگوی کندل اینگلف با چند کندل کوچک و در یک منطقه حمایت یا مقاومتی تشکیل شود و فشردگی کندل ها بیشتر شود، این الگو دیگر اینگلف نیست و احتمالا الگوی انبر است چرا که کندل دوم پس از اینگلف از منطقه رنج قیمتی خارج نشده است . در انبر سقف، معمولاً پس از یک روند صعودی، دو کندل پیاپی دیده می‌شود که سقف هر دو تقریباً برابر است و در هر دو تلاش، بازار از آن سطح بالاتر نمی‌رود. این وضعیت احتمال پایان روند صعودی و شروع اصلاح یا بازگشت را افزایش می‌دهد.

 در انبر کف، پس از یک روند نزولی، دو کندل متوالی با کف تقریباً مساوی دیده می‌شود که نشان‌ دهنده حمایت قوی در آن ناحیه است. برای استفاده عملی، معامله‌گر در انبر سقف به دنبال سیگنال‌های تکمیلی نزولی برای فروش، و در انبر کف به دنبال نشانه‌های صعودی برای خرید است. بهتر است این الگو در کنار سطوح حمایت و مقاومت، نواحی عرضه و تقاضا و حجم معاملات بررسی شود و بدون افزایش حجم معاملات وارد نشوید.

اشتباهات رایج معامله‌گران در استفاده از الگوی اینگالف

1. بسیاری از معامله‌گران تصور می‌کنند هر الگوی اینگالفی نشانگر تغییر جهت است، حتی اگر در میانه یک روند پرقدرت یا بازار رنج (خنثی) شکل گرفته باشد. اعتبار اصلی این الگو تنها زمانی است که در انتهای یک روند مشخص ظاهر شود؛ در غیر این صورت، احتمالاً تنها یک اصلاح موقت است و نه یک بازگشت روند.
2. عجله در باز کردن معامله پیش از بسته شدن کامل کندل دوم، خطایی پرتکرار است. ممکن است در دقایق پایانی، قیمت تغییر جهت دهد و شکل کندل کاملاً عوض شود که منجر به “الگوی ناقص” می‌گردد. معامله‌گران حرفه‌ای همواره منتظر بسته شدن کندل می‌مانند تا از تثبیت قیمت و اعتبار الگو اطمینان حاصل کنند.
3. ارزش الگوی اینگالفینگ به محل تشکیل آن وابسته است، نه صرفاً شکل ظاهری آن. الگویی که در “خلاء” و بدون تکیه بر سطوح کلیدی تکنیکال (مانند حمایت‌ها، مقاومت‌ها یا سطوح فیبوناچی) ایجاد شود، فاقد اعتبار کافی است. بهترین سیگنال‌ها زمانی صادر می‌شوند که الگو دقیقاً بر روی یک سطح قیمتی مهم واکنش نشان دهد.
4. حجم معاملات، موجب حرکت قیمت است. یک الگوی پوششی معتبر باید با افزایش محسوس حجم در کندل دوم همراه باشد که نشانگر ورود پول قدرتمند و تمایل واقعی بازار به تغییر مسیر است. شکل ‌گیری اینگالف با حجم پایین یا معمولی، اغلب نشان‌ دهنده نوسانات فریبنده است و پتانسیل لازم برای تغییر روند را ندارد.
5. ورود به معامله صرفاً با دیدن الگو و بدون در نظر گرفتن نقطه خروج اضطراری، ریسک سرمایه را به شدت افزایش می‌دهد. حد ضرر در الگوی اینگالفینگ صعودی باید کمی پایین‌تر از کف الگو و در حالت نزولی، کمی بالاتر از سقف آن تنظیم شود. نادیده گرفتن این اصل، مدیریت سرمایه را مختل می‌کند.
6. اتکا به الگوی کندلی به تنهایی برای ورود به بازار کافی نیست. معامله‌گران موفق این الگو را با سایر ابزارهای تحلیلی مانند واگرایی در اندیکاتور RSI، خطوط روند یا میانگین‌های متحرک ترکیب می‌کنند. استفاده از اینگالف بدون تأییدیه‌های ثانویه، نرخ موفقیت معاملات را کاهش می‌دهد و معامله‌گر را در معرض سیگنال‌های خطا قرار می‌دهد.

آیا برای استفاده از الگوی کندل اینگالف به تاییدیه نیاز داریم؟

بله، الگوی اینگالف با توجه به محل تشکیل نیاز به تاییدیه دارد. به عنوان مثال اگر بعد از تشکیل الگوی اینگالف یک کندل پین بار داشته باشیم و جهت شدو آن خلاف جهت الگوی اینگلف باشد، یک تاییدیه داریم. به عنوان مثال روی سقف الگوی اینگالف تشکیل شود و سپس یک کندل پین بار که شدوی بلند آن به سمت منطقه مقاومتی است.

آیا می‌ توان روی هر بازه زمانی الگوی اینگالف را مشاهده و معامله کرد؟

بله، در هر تایم فریم امکان مشاهده الگوی اینگالف وجود دارد. نکته بسیار مهمی که باید مدنظر قرار دهید، همسو بودن با تایم فریم بالاتر است. به عنوان مثال اگر اسکلپر هستید و تایم فریم 1 دقیقه ترید می‌کنید، باید الگوی شما در راستای تایم فریم 5 یا 15 دقیقه باشد.

چگونه می‌ توان اعتبار الگو را با حجم معاملات (یا دیگر اندیکاتورها) ترکیب کرد؟

اصولا الگوی اینگالف زمانی تشکیل می‌شود که یک حجم قابل توجه خلاف روند تشکیل می‌شود. به عنوان مثال روند صعودی است ناگهان یک حجم قابل توجه خلاف روند کندل نزولی می‌سازد. ابزارهای بسیار زیادی برای بررسی حجم وجود دارد که رایج‌ترین آن والیوم پروفایل است.

چه مشخصاتی باید برای یک الگوی اینگالف «صحیح» وجود داشته باشد تا قابل اعتماد باشد؟

اگر الگوی اینگلف در میانه روند تشکیل شود، ارزش ترید بالایی ندارد. البته تریدرهای تکنیکال یک شرط دیگر برای استفاده از الگوی اینگالف دارند و آن هم خبری نبودن کندل است. در صورتی که کندل در زمان خبر تشکیل شود و حالت اینگالف داشته باشد، تریدرها با توجه به نوسانات زمان خبر به آن وارد نمی‌شوند.